در دنیای پر رقابت تجارت امروزی، همه کسب و کارها به دنبال مزیت رقابتی هستند، مزیتی که آنها را از سایر رقبا متمایز میسازد، به دست آوردن آن سخت و حفظ آن دشوارتر است. طبق آمارهای ارائه شده، 63 درصد از شرکتهای بزرگ از سوی کسب و کارهای نوپایی که تازه وارد عرصه تجارت شدهاند تهدید میشوند و 44 درصد در معرض خطر جدی هستند. در چنین فضای پرتنش و پر از رقابتی، اهمیت هوش رقابتی مشخص میشود. در این مطلب در خصوص مفهوم هوش رقابتی و اهمیت و تاثیر آن بر میزان موفقیت و بقای سازمانها، شرکتها و کسب و کارهای کوچک و بزرگ مفصل صحبت میکنیم.
هوش رقابتی چیست؟
هوش رقابتی (Competitive Intelligence) که بعضا از آن به عنوان هوش شرکتی (Corporate Intelligence) نیز یاد میشود، به توانایی شرکتها، سازمانها و کسب و کارها در جمع آوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات در مورد رقبا، مشتریان و سایر عوامل بازار و استفاده از این اطلاعات جمعآوری شده اشاره دارد. همان طور که از نام آن پیداست، هوش رقابتی برای کسب و کارها مزیت رقابتی ایجاد میکند و از اهمیت خاصی برخوردار است، زیرا کسب و کارها را قادر میسازد تا محیط و فضای رقابتی حوزه فعالیت و بازار خود را شناخته و فرصتها و چالشهایی را که سر راه آنها قرار دارد درک کنند.
با کمک هوش رقابتی هر سازمان، شرکت یا کسب و کاری میتواند با تحلیل اطلاعات، شیوههای تجاری موثرتر و کارآمدتری خلق کند. هوش رقابتی میتواند تمام زمینههای رقابتی، مثل محصولات، خدمات، بازار، زنجیره تامین و غیره را در بر بگیرد. به زبان ساده، هوش رقابتی نظارت مداوم بر تمام تواناییها و قابلیتهایی است که بر ایجاد و حفظ مزیت رقابتی کسب و کار شما تأثیر میگذارند.
برای اینکه شرکتی به یک مزیت رقابتی دست یابد، همه بخشها و تیمهای آن به اطلاعات مختص و قابل اجرا، مرتبط با عملکرد شغلی خود نیاز دارند.
هوش رقابتی چطور کار میکند؟
همان طور که در تعریف هوش رقابتی گفتیم، اطلاعات موثق و قابل اتکا از منابع مختلف رسمی و غیر رسمی به صورت کارآمد، و البته از طرق اخلاقی، جمع آوری میشود. در حالت مطلوب، یک کسب و کار با ایجاد تصویری کامل و با جزئیات کافی از بازار، هوش رقابتی را با موفقیت به کار میگیرد تا بتواند چالشها و مشکلات را پیش از بروز آنها پیشبینی کرده و به آنها واکنش نشان دهد.
هوش رقابتی فراتر از کلیشه ساده “دشمن خود را بشناسید” است. هوش رقابتی یک تمرین غواصی در نقاط عمیق است و در آن کسب و کارها نکات دقیق برنامههای تجاری رقبا را، از جمله مشتریانی که به آنها خدمات رسانی میکنند و بازارهایی که در آن فعالیت دارند، کشف میکنند. همچنین، هوش رقابتی طیف وسیعی از رویدادها و اتفاقاتی که میتوانند فعالیت و موفقیت شرکتهای رقیب را مختل کنند زیر ذره بین برده و تجزیه و تحلیل میکند و نشان میدهد که چگونه توزیعکنندگان و سایر ذینفعان ممکن است تحتتاثیر این اتفاقات قرار بگیرند. ضمن اینکه، با هوش رقابتی پی میبریم که چگونه فناوریهای جدید میتوانند به سرعت هر فرضیهای را زیر سوال ببرند.
در هر سازمانی، هوش رقابتی برای افراد و بخشهای مختلف معنای متفاوتی دارد. به عنوان مثال، برای یک نماینده فروش ممکن است به منزله یک توصیه تاکتیکی در خصوص نحوه ارائه بهترین پیشنهاد برای بستن یک قرارداد سودآور باشد. برای یک مدیر ارشد میتواند به معنای خلق و پروراندن یک ایده بازاریابی منحصر به فرد باشد که برای به دست آوردن سهم بزرگی از بازار در برابر یک رقیب قدرتمند استفاده میشود.
برای هر گروهی، هدف از استفاده از هوش رقابتی این است که تصمیمات آگاهانهتری اتخاذ کنند و با کشف خطرات و فرصتهای احتمالی قبل از بروز یا ظهور آنها، عملکرد سازمان یا کسب و کار بهبود یابد. به عبارت دیگر، هدف هوش رقابتی جلوگیری از غافلگیر شدن کسب و کارها توسط نیروها و عوامل مخالف است.
به این نکته توجه داشته باشید که ماهیت هوش رقابتی برای شرکتهای مختلف، بسته به شرایط، صنعت و حوزهای که در آن فعالیت میکنند، و نیز مجموعهای از عوامل دیگر متفاوت است. به عنوان مثال، شرکتهایی که تحت تأثیر سیاستها و قوانین ملی یا بین المللی هستند همواره به جمع آوری و تحلیل اطلاعات در مورد قوانین و آیین نامههایی نیاز دارند که تغییر آنها میتواند بر عملکرد شرکت تأثیر بگذارد.
انواع هوش رقابتی
فعالیتهای مرتبط با هوش رقابتی را میتوان به دو دسته اصلی تقسیم کرد: تاکتیکی و استراتژیک.
هوش تاکتیکی برای فرایندهای کوتاه مدت است و به دنبال راهی است تا برای مسائلی مثل تصرف سهم بازار یا افزایش درآمد اطلاعات لازم و مناسب فراهم کند. هوش استراتژیک بر مسائل بلندمدت، مانند ریسکها و فرصتهای کلیدی پیش روی شرکت تمرکز میکند.
تفاوت هوش رقابتی و جاسوسی شرکتی
هوش رقابتی را نباید با جاسوسی شرکتی یا صنعتی یکی دانست. این دو تفاوت زیادی دارند. جاسوسی شرکتی بر روشهای غیرقانونی و غیراخلاقی برای کسب مزیت رقابتی ناعادلانه تکیه میکند، در حالیکه در تعریف هوش رقابتی، به اخلاقی بودن و قانونی بودن روشهای جمع آوری اطلاعات تاکید شده است.
عناصر هوش رقابتی
همان طور که گفتیم، هوش رقابتی به ایجاد مزیت رقابتی برای کسب و کارها کمک میکند. برای اینکه یک سازمان، شرکت یا کسب و کار بتواند یک مزیت رقابتی واقعی و ارزشمند خلق کند، بخشهای مختلف آن باید اطلاعات لازم و مرتبط با حوزه فعالیت و حیطه شغلی خود را جمع آوری و تحلیل کنند. در حالیکه بسیاری از افراد هوش رقابتی را صرفا ردگیری و مراقبت از فعالیتهای رقبا میدانند، اما حقیقت این است که برای باقی ماندن در صحنه پر رقابت تجارت امروزی و پیشی گرفتن از سایر رقبا، عوامل و عناصر بسیار دیگری هستند که باید به آنها توجه داشته باشید.
در ادامه نگاهی به مهمترین عناصر هوش رقابتی میاندازیم:
هوش بخش (Sector Intelligence)
هوش بخش اطلاعاتی را که در گروههای بزرگی از شرکتها اتفاق میافتد، ردیابی میکند. بخشها با گروهبندی شرکتهایی که فعالیتهای تجاری اولیه مشابه دارند، مانند مراقبتهای بهداشتی، مالی، فناوری اطلاعات، ارتباطات و غیره ایجاد میشوند. هوش بخش، تغییرات و تحولات اقتصادی بزرگ را برای هر یک از این بخشهای تجاری مورد بررسی قرار میدهد.
هر بخش و حوزه تجارت دارای ویژگیهای منحصر به فرد خود است و با ریسکهای متفاوتی روبهرو است. هوش بخش، دسترسی به این روندها را فراهم میکند. معمولاً مشاوران و سرمایهگذاران در شرکتهای مدیریتی، مشاوره یا سرمایهگذاری حداقل به صورت هفتگی از اطلاعات بخش استفاده میکنند. این اطلاعات به این نوع شرکتها کمک میکند تا راهکارها و توصیههای کلیدی ارائه نمایند.
هوش بازار (Market Intelligence)
هوش بازار اطلاعاتی است که از کل بازار شما جمع آوری میشود. بازار کمی خاصتر از صنعتی است که در آن فعالیت میکنید، زیرا طبق تعریف بازار، مکانی است که خریداران و فروشندگان با هم ملاقات میکنند. هوش بازار کمک میکند تا موقعیت، رقبا، مشتریان، فرصتهای رشد و مشکلات فعلی یا آتی که یک شرکت ممکن است با آن مواجه گردد، روشن شود. این اطلاعات شرکت را قادر میسازد تا یک استراتژی رقابتی برای محصولات و خدمات خود شناسایی و طراحی کند.
کسبوکارهایی که از مدلهای B2B یا B2C پیروی میکنند با چالشهای زیادی روبرو هستند. هوش بازار رویکردی مهم است که باید به طور منظم پیگیری شود تا این نوع شرکتها بتوانند به طور موثر و کارآمد فعالیتهای تجاری خود را انجام دهند، معاملات را به سرانجام برسانند و در صحنه رقابت صنعت خود باقی بمانند.
برخی از چالشهایی که ممکن است کسب و کارها با آن مواجه شوند و به استفاده از هوش بازار نیاز پیدا کنند، عبارتند از:
- عدم درک نیازهای مشتری
- ورود به بازارهای جدید یا موجود
- ارزیابی محصول فعلی و محصولات رقیب
- شناسایی نقاط قوت و ضعف رقبا به منظور بهبود و ارتقای خدمات و محصولات خود و ایجاد ارزش بیشتر نسبت به رقبا
هوش بازار میتواند بینش بهتری در مورد مشتریان و نیازهای بازار به شما دهد تا برای تقویت موقعیت سازمان، محصولات یا خدمات خود از طریق کانالهای مختلف از آن بینشها بهره ببرید. همچنین میتواند برای استفاده بهینهتر از منابع برای دستیابی به اهداف سازمان، ورود به بازارهای هدف جدید، و شناسایی ترندها در بین مصرفکنندگان، رقبا و سایر ذینفعان، مسیر شما را روشن نماید.
هوش رقیب (Competitor Intelligence)
هوش رقیب بر درک حرکات و تصمیمات رقبا در صنعت شما متمرکز است. هدف هوش رقیب این است که نحوه توسعه محصولات، فروش خدمات، بازاریابی، برنده شدن در معاملات و هر گوه فعالیتی که رقیبان شما در صنعت و بازار شما انجام میدهند و به موفقیت میرسند ردگیری و دنبال کند. همچنین، به شما امکان مقایسه بین محصولات و خدمات شما با محصولات و خدمات رقیب را میدهد.
هوش رقیب بهویژه برای تیمهای بازاریابی و فروش میتواند مفید باشد، چرا که به این دو بخش کمک میکند تا بفهمند رقبا چگونه محصولات و خدمات خود را بازاریابی میکنند و با مشتریان بالقوهای که ممکن است شما آنها را هدف قرار داده باشید، وارد معامله میشوند.
چالشهایی مانند درک جایگاهی که در بازار دارید، چگونه میتوانید مشتریان جدیدی به دست آورید، و چگونه میتوانید مشتریان وفادار خود را حفظ کنید، همگی میتوانند کسب و کار شما را به سمت جمعآوری اطلاعات رقبا سوق دهند.
هوش رقیب برای موفقیت کسب و کار شما بسیار مهم است، چرا که کمک میکند تا بتوانید در صحنه رقابت صنعت خود باقی بمانید و به طور بالقوه جلوتر از سایرین حرکت کنید. با هوش رقیب میتوانید در مورد آنچه رقبای شما انجام میدهند تحقیق کنید، حرکات آنها را زیر نظر بگیرید و استراتژیهایی برای مبارزه با آنها اتخاذ کنید تا در نهایت مزیتهای رقابتی کسب و کار خود را بهبود دهید، نیازهای مخاطبان و مشتریان بالقوه خود را برآورده کنید و سود بیشتری به دست آورید.
هوش ابتکاری (Innovation Intelligence)
مفهوم تحول اخلالگر (Disruption) اشاره به فرآیندی دارد که در آن یک شرکت یا کسب و کار کوچک با منابع کم میتواند شرکتهای بزرگ و باسابقه را به چالش بکشد. این مهم با هوش ابتکاری حاصل میشود که با آن و از طریق کشف و ترکیب ایدهها، روشهای جدیدی برای حل مشکلات ابداع میشود. برای اینکه کسب و کارها بتوانند خود را با وضعیت بازارهای جدید و همیشه درحال تغییر وفق دهند، در صحنه رقابت باقی بمانند و مزیت رقابتی ایجاد کنند، به هوش ابتکاری نیاز دارند.
طبق آمارهای ارائه شده مشخص شده است که میانگین زمان حضور یک شرکت در بین 500 شرکت برتر جهان، در 50 سال اخیر 38 درصد کاهش یافته است و این رقم همچنان در حال سقوط است. دلیل این مسئله این است که شرکتها در نوآوری و سازگارشدن با تغییراتی که نیاز و ترجیح مصرفکنندگان ایجاب میکند، با مشکل مواجه هستند.
هم شرکتهای بزرگ و با سابقه و هم کسب و کارهای اخلالگر، میتوانند از هوش ابتکاری سود ببرند. شرکتهای بزرگ از ردیابی کسب و کارهای کوچک و اخلالگران در بازار سود میبرند تا تیمهای خود را قادر به ابداع محصولات و خدمات جدید یا بهبود محصولات و خدمات فعلی کنند. کسب و کارهای کوچک و اخلالگر نیز با استفاده از هوش ابتکاری میفهمند که کجا حفرههایی در بازار وجود دارد که میتوانند آن ها را پر کنند و مشتریانی که از کسب و کارهای فعلی ناراضی هستند پیدا میکنند.
هوش ابتکاری به همه کسب و کارها کمک میکند تا مسائلی مثل تغییر رفتارهای ناگهانی مصرف کنندگان، هجوم سایر کسب و کارها از حوزههای دیگر به صنعت شما و ظهور رقبای جدید و شناسایی نیازهای جدید مشتریان و پوشش دادن آنها را به سرعت تشخیش دهند و با اتخاذ استراتژیهای مبتکرانه مثل تغییر در مدل فروش، در صحنه رقابت باقی بمانند.
هوش فروش
هوش فروش به استفاده از دادهها و نرم افزارهایی اشاره دارد که به فروشندگان کمک میکنند تا تلاش خود را بر جذب مشتریان آماده خرید، تولید سرنخ، ایجاد پروفایل مشتریان، مدیریت بهینهتر اطلاعات مربوط به آنها و موارد بسیار دیگر متمرکز کنند. شیوههای تجارت هر روز در حال تغییر هستند و فروشندگان به ابزاری نیاز دارند تا همواره بتوانند این تغییرات را زیرنظر داشته باشند.
بسیاری از اوقات پیش میآید که واحد فروش یک شرکت کمپینی را اجرا میکند که در آن نیازهای واقعی مشتریان دیده نشده است. هوش فروش به طور مداوم و مستمر، بازار را برای محرکهایی که نشاندهنده آمادگی خریداران است رصد میکند. همچنین، برای شخصی سازی و دستیابی به مشتریان ایدهآل، تحقیقاتی را در مورد نیازهای کلیدی مخاطبان انجام میدهد.
هوش زنجیره تامین و تدارکات (Procurement and Supply Chain Intelligence)
هوش زنجیره تامین و تدارکات فرآیند جمعآوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات مربوط به قراردادهای عرضه و خرید از تامین کنندگان است و به شما کمک میکند تا با اطمینان در زمینه تخصیص منابع و مدیریت دستهبندیها تصمیمگیری کنید.
این نوع اطلاعات بینش شما را در زمینههای زیر بهبود میبخشند:
- اعداد و ارقام مرتبط با عرضه و تقاضا
- هزینههای تولید
- قیمت فروش رقابتی
- هزینههای انبارداری
- ریسک/هزینههای مالیاتی و نظارتی
- اطلاعات تامین مواد اولیه
- پیامدهای قطع همکاری با تامین کنندگان/شرکای تجاری
اصولا، هوش زنجیره تأمین دائماً بر آنچه که در بازار اتفاق میافتد نظارت دارد تا اطلاعات کافی در خصوص مسائلی مثل میزان تولید بر اساس تقاضا، بهترین مکان برای تولید یا ذخیره و مخارج و هزینهها در برابر قیمت فروش در اختیار شما قرار دهد، بنابراین شما میتوانید محصولی تولید کنید که بازار به آن نیاز بیشتری دارد. با این کار سود بیشتری حاصل میکنید و مزیت رقابتی بزرگتری ایجاد میکنید.
این هوش به تیمهای تدارکات و زنجیره تامین کمک میکند تا راههایی برای صرفه جویی در هزینه و کاهش ریسک برای سازمان شناسایی کنند. همچنین به دستیابی به مزایایی مانند بهبود اعتبار، نظارت بر ریسک، شناسایی ترند و شناسایی تامین کننده کمک میکند.
هوش محیطی، اجتماعی و حاکمیتی (ESG Intelligence)
هوش محیطی، اجتماعی و حاکمیتی (ESG) بر درک تأثیر فعالیتهای تجاری شما بر محیط زیست، مسائل اجتماعی و روابط دولتی متمرکز است. این هوش ردپا و تاثیرات فعالیتهای شما بر محیط زیست را ردیابی میکند. همچنین، رفاه اجتماعی و تلاشهای بشردوستانه که رقبای شما عامل آنها هستند و روابط آنها با دولتهای خارجی و ملی را دنبال میکند.
هوش ESG به شرکتها و کسب و کارها کمک میکند تا نگرش خود را در مورد روابط زیست محیطی، اجتماعی و دولتی تغییر دهند. از آنجایی که مخاطبان و مشتریان خواهان تأثیر بیشتر ESG هستند، همه کسب و کارها سعی میکنند تا مدلهای تجاری خود را با خواستههای آنها تطبیق دهند و چشماندازی پایدارتر و موافق با قوانین زیست محیطی و بشردوستانه تنظیم کنند. برای کسب و کارها مهم است که بتوانند سریعتر از رقبای خود این تغییرات را دنبال کرده و با آنها سازگار شوند و از سوی دیگر، در ایجاد تغییراتی که به نظر میرسد مصرفکنندگان خواستار آن هستند پیش قدم شوند.
اطلاعات هوش رقابتی از چه منابعی به دست میآید؟
بسیاری از شرکتها میتوانند اطلاعات قابل توجهی در مورد رقبای خود به صورت آنلاین پیدا کنند، اما هوش رقابتی فراتر از به دست آوردن اطلاعات ساده و در دسترس است. تنها بخش کوچکی از هوش رقابتی شامل جستجوی اینترنتی برای کسب اطلاعات از رقبا است.
یک مطالعه معمولی هوش رقابتی شامل جمع کردن اطلاعات و تجزیه و تحلیل آنها از منابع مختلف، از جمله رسانههای خبری، مصاحبه با مشتریان و رقبا، کارشناسان صنایع، نمایشگاهها و کنفرانسهای تجاری، سوابق دولتی و پروندههای عمومی میشود. اما این منابع اطلاعاتی در دسترس عموم نیز تنها نقطه شروع هستند. هوش رقابتی شامل بررسی کامل و گسترده تمامی سهامداران، توزیع کنندگان کلیدی و تامین کنندگان، و همچنین مشتریان و رقبا میشود.
6 نمونه بارز از هوش رقابتی
برای کسانی که از هوش رقابتی در کسب و کار خود استفاده میکنند، جمعآوری به موقع اطلاعات میتواند یک امر خطیر باشد. هر روز ممکن است صدها یا شاید هزاران سیگنال در سراسر چشم انداز رقابتی شما تولید شود. حتی اگر بتوانید همه این سیگنالها را ردیابی کنید، تشخیص سیگنالهای ارزشمند و چگونگی انجام اقدامات موثر برای کل سازمان یا شرکت میتواند دشوار باشد.
با اینکه هر سازمان و شرکتی به نوبه خود منحصربهفرد است، اما نمونههای زیادی از هوش رقابتی وجود دارد که تقریباً برای همه افراد و کسب و کارها کاربرد دارد. در ادامه نگاهی به برخی از این نمونههای متداول میاندازیم.
1- تغییر موضع / پیام
شما باید همیشه درک کنید که چگونه هر یک از رقبای شما ارزش منحصر به فرد یا همان مزیت رقابتی خود را تعریف و انتقال میدهند. در غیر این صورت، شما و همکارانتان برای متمایز کردن موثر محصولات و خدمات خود با مشکل مواجه خواهید شد. به همین دلیل بسیار مهم است که همیشه آماده ایجاد تغییرات در موضع کسب و کار خود و پیام آن باشید. هر چه مدت بیشتری را صرف شناسایی و تجزیه و تحلیل این تغییرات کنید، احتمال اینکه نادیده گرفته شوید بیشتر میشود.
برای شروع، صفحه اصلی سایت و صفحات محصولات رقبای شما نقطه خوبی هستند. اگر هر یک از آنها ارزش پیشنهادی اصلی خود را تعدیل کرده باشد، آن را در این صفحات (و احتمالاً در جاهای بسیار دیگر) منعکس خواهد کرد.
2- تغییرات قیمت / بسته بندی
در یک بازار رقابتی، قیمتگذاری و بستهبندی میتواند تأثیر زیادی بر تصمیمگیریهای خریداران داشته باشد. هر شخصی به نوعی با محدودیت بودجه مواجه است، و حتی اگر محصول شما وعده بازگشت سرمایه (ROI) بی نظیر را به مشتریان بدهد، مواردی وجود خواهد داشت که کسب و کار شما به رقیب ببازد، صرفاً به این دلیل که او قیمت پایینتری پیشنهاد کرده است.
ممکن است بتوانید اطلاعاتی در مورد قیمت و بسته بندی رقبای خود، مستقیماً در وب سایت یا کاتالوگ محصولات آنها پیدا کنید. در غیر این صورت، باید در درجه اول به هوش میدانی تکیه کنید. اگر قیمت محصولات یکی از رقبا طوری تغییر کرد که نشان از حرکت او به سمت بخش جدیدی از مخاطبان است، مسئولان استراتژی محصول و استراتژی کسب و کار باید در جریان قرار بگیرند.
3- تغییر مدیریت
پیگیری تغییرات در اعضای تیم رقیب فکر خوبی است. معمولا تغییر در بخشهای اجرایی و مدیریتی قبل از تغییرات استراتژیک اعمال میشود. اینکه، مثلا با تغییر مدیریت یکی از شرکتهای رقیب، شما باید چه واکنشی نشان دهید، به عوامل مختلفی بستگی دارد. از خود بپرسید: پیامدهای عمده این تغییر چه خواهد بود؟ چه کسی باید برای این عواقب آماده باشد؟
4- پوشش خبری
هرگز نباید اخبار مثبت، منفی و حتی خنثی در مورد رقبای خود را نادیده بگیرید. همانند تغییر در مدیریت اجرایی، پوشش خبری نیز میتواند نشان دهنده یک تغییر استراتژیک باشد. برای مثال، اگر رقیب شما پس از اعلام شراکت با یک انجمن صنفی سوژه خبرها قرار بگیرد، این نشان دهنده تغییر استراتژی در مورد برندسازی و ایجاد تقاضا است.
5- نظرات مشتریان
در هوش رقابتی، نظرات مشتریان درباره محصولات رقبای شما (معمولاً در وب سایتهای شخص ثالث یا شبکههای مجازی یافت میشود) حکم طلا را دارد. با پیگیری مداوم آنچه مشتریان رقبای شما در مورد محصولات آنها میگویند، میتوانید تصویری از نقاط قوت و ضعف محصولات یا خدمات آنها، و در نتیجه، تصویری از فرصتها و تهدیدهای خود ترسیم کنید.
6- نظرات کارکنان
قدرت ردیابی و تجزیه و تحلیل سخنان کارمندان رقبای خود را دست کم نگیرید. نظرات کارمندان، همچون نظرات مشتریان، مثل معادن طلای هوش رقابتی هستند. بررسی نظرات کارکنان یک شرکت میتواند اطلاعات بی نظیری، مثلا اینکه رقیب شما منابع خود را کجا سرمایه گذاری نمیکند، در اختیار شما قرار دهد.
نظرات مثبت کارکنان نیز میتواند بسیار مفید باشد. فرض کنید یکی از رقبای شما میخواهد از عملکرد خوب نمایندگان فروش خود تمجید کند و نظر یکی از آنها را که میگوید: «این تجربه بی نظیر به خاطر تمرکز بر رشد و رفاه فردی حاصل شد…»، منتشر میکند. همین جمله به شما ایده میدهد تا رویکرد رقیب را دنبال و در کسب و کار خود پیاده سازی کنید و از منافع آن بهره مند شوید.
منابع: https://www.evalueserve.com/ – https://www.investopedia.com/